• پنج شنبه 1 آذر 03


اشعار وفات حضرت ام البنین(س) -( منحصر شد به کشته ای "مظلوم" )

1100
1


بعد زهرا برای اولادش
همدم روزهای تنهایی
تو برای غریبی مولا
بهترین حس و حال "زهرایی"

حس ناب تو حس مادر بود
تکیه گاه علی شدی بانو
مثل خورشید پشت ابری تو
آمدی ، منجلی شدی بانو

پر جبریل فرش پاهایت
چقدر با وقار هستی تو
روز محشر مقابل زهرا
مایه ی افتخار هستی تو

مادری کرده ای برای همه
ولی اصلا به جای زهرا ، نه
سال ها خانه ی علی بودی
فکر "همتا" شدن به مولا ، نه

اسوه ی کاملی پس از زهرا
با وفا و سراسر از احساس
ادب از ذات تو سرازیر است
مثلا : یک نمونه اش "عباس"

مدح تو کار هر زبانی نیست
مگر اینکه چهارده معصوم
گریه های همیشه جانسوزت
منحصر شد به کشته ای "مظلوم"

آه ... بر سینه میزدی هرشب
از غم کشته های عاشورا
روضه می خواندی و دلت پر بود
گریه کردی برای عاشورا

چشم ماها که جای خود دارد
چشم هر دشمنی به آب افتاد
هر زمان گریه کردی و هروقت
چشم های تو بر رباب افتاد

دائما سر به زیر و شرمنده
فکر آن شاه سر جدا بودی
روی لب های تو فقط این بود
آه ، عباس ! پس کجا بودی

با رباعی عشق و ایثارت
کربلا را به نام خود کردی
چهار مصرع سرودی و حالا

"شعرا" را غلام خود کردی

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 7:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران